حکایت یک نقاش مرده

این که چرا مدتی است نقد فیلم نمی نویسم، یا اگر می نویسم در وبلاگ نمی گذارم حکایت جالبی دارد، حکایتی که شاید مدتی قبل برای فیلمنامه نویسی ام اتفاق افتاد. البته حکایت زیر هیچ ربطی به این مسئله ندارد یعنی امیدوارم نداشته باشد.

............................................

حکایت آن مرد نقاش

در زمانهای دور مرد نقاشی زندگی می کرد.او سالها برای دل خودش نقاشی می کشید و از این کار در آمدی نداشت، روزی حاکم شهر عاشق یکی از کارهای او شد و آن را به قیمت بالایی خرید، نقاش بسیار خوشحال شد حالا هم پول داشت و هم نقاشی اش در قصر حاکم بود.

مدتی گذشت و حاکم به او گفت از این پس من تمام نقاشی های تو را می خرم و نقاش که حالا هم کار دلش را می کرد و هم پولی بابت آن دریافت می نمود بسیار خرسند بود.

 او هر روز نقاشی بیشتری می کشید تا زندگی بهتری داشته باشد، کم کم حاکم در نقاشی های او اعمال نظر می کرد و به او می گفت اگر پول بیشتر می خواهی فلان نکته را در نقاشی هایت اعمال کن، نقاش هم که این کار را به صلاح هردو می دید قبول می کرد.

مدتی بعد حاکم به نقاش گفت زین پس من موضوع را می گویم و تو نقاشی اش را بکش، اما نقاش گفت من برای دلم نقاشی می کنم و نمی توانم برای کس دیگر چیزی بکشم، حاکم گفت پس دو نقاشی بکش یکی برای دلت و یکی برای من، نقاش حرف را حساب دید و قبول بکرد....

 این قصه ادامه داشت تا آنجا که دیگر نقاش فقط برای حاکم نقاشی می کرد و وقتی برای دل خودش نمی ماند، پس از مدتی حاکم در دادن پول تاخیر می کرد و مرد نقاش تا زمان دادن پول نقاشی نمی کرد، این کار تا سالها ادامه داشت تا اینکه از قضا حاکم عوض شد و حاکم بعدی تمایلی به خرید نقاشی نداشت، مرد نقاش پس اندازهایش را خرج کرد و نقاشی هایی که در دستش مانده بود را فروخت.

او حالا نقاشی هایی می کشید که حتی مردم کوچه و بازار هم تمایلی به خرید آن نداشتند. روزگار سخت تر و سخت تر شد تا اینکه نقاش افسرده و غمگین گوشه ای افتاد، او دیگر اصلاً نمی توانست نقاشی کند نه برای خودش و نه برای دیگران...

سر انجام نقاش در کمال ناامیدی و افسردگی خودکشی کرد.

قلاده های حلبی (نقد قلاده های طلا)

نقد قلاده های طلا- مصطفی سیدآبادی

شناسنامه اثر: نام فیلم: قلاده های طلا کارگردان: ابوالقاسم طالبی فیلمنامه: ابوالقاسم طالبي تهيه‌كننده: محمد خزاعي مدير فيلمبرداري: امير كريمي طراح صحنه: غفار رضايي طراح لباس: سارا خالدي بازيگران: امين حيايي، محمدرضا شريفي‌نيا، حميدرضا پگاه، علي رام نورايي، نيلوفر خوش‌خلق،

.....................................

مقدمه: قلاده های طلا از آن دست فیلمهاییست که حواشی بسیاری پیرامون آن بوده؛، تحریم فیلم توسط برخی حزب ها، شایعه ها در مورد عدم اکران و ستودن بیش از حد و سخنرانی های جانبدارانه آن از طرف بعضی دیگر...  فیلمی که با القاب بسیاری مثل اولین فیلم سیاسی یا سیاسی ترین فیلم ایران از آن نام برده می شود اما لقب اولین فیلم سیاسی در مورد این فیلم نادرست است چرا که فیلمهای سیاسی یا شبه سیاسی قبل از این در ایران تولید و اکران شده اند، فیلمهایی مثل: اعتراض، زیر پوست شهر، به رنگ ارغوان،اخراجیهای 3،پایان نامه، و ... اما سیاسی ترین فیلم ایران را می توان از این نظر درست دانست که در هیچ کدام از فیلمهای که به نام فیلم سیاسی شناخته می شوند یک اتفاق واقعی بستر کار نبوده و در اکثر این فیلمها نظیر اخراجی ها از اسم افراد به صورت تمثیلی استفاده کرده اند. اما در فیلم قلاده ها از اتفاقات و اسامی حقیقی استفاده شده و حتی از تصاویر واقعی مثل صحنه ای از مناظره جنجال برانگیز احمدی نژاد و میرحسین موسوی بهره برده اند.

/**/
ادامه نوشته

جذابیت در سینمای هالیوود

مقایسه سینمای بی بضاعت ایران با غول فیلمسازی مثل هالیوود بدون در نظر گرفتن امکانات و ... قیاسی مع الفارق است اما آنچه که در این بحث مهم است نه امکانات ویژه و کمپانی های پیشرفته هالیوود است ونه شکل سنتی سینمای ایران. دلیل موفقیت و جذابیت فیلمهای هالیوودی امکانات خارق العاده و جلوه های ویژه تصویری نیست و به نظر نگارنده، حتی چهار عنصر ترس، شهوت، طنز و خشونت هم جزء جذابیتهای ثانویه هستند. بلکه اولین و مهم ترین جنبه موفقیت فیلمهای هالیوودی فیلمنامه است، و منظور از فیلمنامه محتوی و مضمون نیست، (که در این زمینه سینمای ما نه تنها ضعیف نیست بلکه بالقوه دارای منابع قوی الهام بخش است) منظور از قوی بودن فیلمنامه ساختار روائی و پرداخت قصه است. فیلمهای هالیوودی چه فیلمهای درجه الف و چه در فیلمهای تجاری و تین ایجری همگی حتی اگر محتوی و موضوع درستی نداشته باشند پرداخت روائی و داستان گویی قوی ای دارند. ساختار بندی فیلمنامه از نظر چینش صحنه ها، نقاط عطف و ریتم داستان در بهترین شکل خود هستند و آنچه که وجه تمایز یک فیلم خوب و یک فیلم سطح پایین است نوع پرداخت و شکل قصه گویی است و استفاده از بازیگران، فیلمبرداری و جلوه های ویژه در درجات بعدی اهمیت قرار می گیرد. اما جالب اینکه در ایران کاملاً موضوع برعکس است و درجه اهمیت و وجه تمایز فیلمها اول به بازیگران آنهم نه نوع بازی آنها بلکه ستاره بودن یا نبودن اهمیت داده می شود و سپس بقیه اجزائ فیلم مورد توجه قرار می گیردو ساختار داستان و قصه گویی محلی از اعراب ندارد. و از عالی ترین تا سطحی ترین فیلم فرق چندانی در پرداخت فیلمنامه ندارند و همه از این ضعف رنج می برند. م.  سیدآبادی

له شدن هنر (سینما) زیر چرخهای صنعت (سینما)

جمعه بود و روز تعطیل به سفارش اهل خانه سری کردیم فرو اندر کلوپ محل تا دور هم فیلمی ببینیم و بخندیم و زندگی شیرین داشته باشیم . جناب کلوپی پیشنهادی داد که علی رغم موارد غیر قانونی به صرفه و جالب بود البته وجدان سینمایی ام را زیر پا گذاشتم و عوض خرید یک فیلم با قیمت 1000 تومان، با همان قیمت یک دی وی دی دایویکس خریدم با 15 تا فیلم جدید به اصطلاح طنز.
ادامه نوشته

کلاس فیلمنامه نویسی ای به نام لاست(LOST)

/**/

کلاس فیلمنامه نویسی ای به نام لاست

این سریال پر رمز و راز جدای از فیلمبرداری تحسین برانگیز، بازیهای خوب و یکدست و کارگردانی عالی، یک کلاس

فیلمنامه نویسی است البته یک کلاس طولانی!

سریال شروع بسیار عالی و غافلگیر کننده ای دارد، درست در اوج حادثه شروع می شود (دکتر جک شپرد یکی از بازماندگان سقوط هواپیما است که چند لحظه پس از سقوط به هوش می آید.... و این آغاز یک سرگردانی طولانی در جزیره ای دور افتاده است.) این شروع غافلگیر کننده که در آغاز هر قسمت نیز وجود دارد به مدد ماجراهای پی در پی و جذاب، بیننده را چنان درگیر می کند که تعلیق و هیجانش تا انتها حفظ می شود.لاست از یک حادثه واقعی آغاز می شود که تخیل را به شکل ظریفی در لایه های زیرین خود دارد که آرام آرام این تخیل از بک گراند خارج شده و بیس اصلی کار می شود. شخصیتها نیز به همین ترتیب در هر قسمت یک نفر شخصیت اصلی است و بقیه در بک گراند قرار می گیرند. چینش دقیق فلاشبک ها و فلاش فورواردها، همچنین شخصیت پردازی های دقیق و جزئی نگر و توجه به نکات روانشناسانه(که یقیناً بدون تحقیق حاصل نمیشود) از دیگر نکات مثبت و آموزشی فیلمنامه در این سریال است. مصطفی سیدآبادی خرداد 1387

 

 

سعادتی از جنس محصولات چینی (نقدی بر فیلم سعادت آباد)

نقد مصطفی سید آبادی دانشجو تهیه کنندگی سیما دانشکده صدا و سیما قم بر فیلم سینمایی سعادت آباد به کارگردانی مازیار میری

سعادت آباد به کارگردان: مازیار میری، تهیه کننده:همایون اسعدیان و فیلمنامه ای از‌ امیرعربی این روز ها روی پرده سینما است
سعادت آباد با بازيگری: لیلا حاتمی، حامد بهداد، مهناز افشار، حسین یاری، هنگامه قاضیانی، امیر آقایی و مینا ساداتی در بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر توانست سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن از برای بازی مهناز افشار و تندیس شایستگی بهترین تدوین از پانزدهمین جشن سینمای ایران کسب کند.

خلاصه داستان:

فیلم سعادت‌آباد چند‌ ‌ساعت از زندگی سه زوج جوان در یک مهمانی ‌است. یاسی(لیلا حاتمی) که مدتی است در روابط با همسرش(حامد بهداد) دچار تردید شده، برای او جشن‌تولدی ترتیب داده‌ و عده ای از دوستان‌شان را به آن دعوت‌ می کند، و در این میهمانی مشکلات هر زوج به نحوی بازگو می شود: بهرام(حسین یاری) که در کسب و کار پدری تهمینه (هنگامه قاضیانی) مشغول به کار است بنا به اصرار تهمینه می‌خواهد از او جدا شود، اما دوستان‌شان از این تصمیم بی‌خبرند. لاله(مهناز افشار)‌  به دلیل سفر کاری قریب‌الوقوعش به خارج از کشور و پرهیز از خانه‌نشین‌شدن، پنهان از شوهرش جنینش را سقط کرده است. شوهر او علی(امیر آقایی)،که استاد دانشگاه است، فردی بسیار شکاک است و فهمیدن این پنهانکاری لاله باعث بوجود آمدن تنش و اوج گیری ماجرا می شود.

ادامه نوشته

نقد فیلم کتاب الی The book Of Eli   

/**/

برخی می کشند تا آنرا بدست آورند. او می کشد تا از آن حفاظت کند.

این شعار تبلیغاتی فیلم کتاب الی است.

امروزه اعتقاد به منجی و آخرالزمان در میان تمام ادیان دیده می‌شود و ظهور و بروز آن در تولیدات هالیوود نیز شدت گرفته است.در این سالها ما شاهد آثار فراوانی در این زمینه بوده ایم، فیلمهایی مانند ۲۰۱۲، جاده، Knowing و… که هر کدام با سر و شکلی متفاوت بطر مستقیم یا غیر مستقیم موضوع آخرالزمان و پایان دنیا را مطرح می کنند. کتاب الی چهارمین فیلم برادران هیوز نیز دارای چنین مضمونی است و داستانی آخرالزمانی یا بهتر بگوییم پساآخرالزمانی را روایت می‌کند، زیرا که مردم فاجعه را پشت سرگذاشته و فیلم روایت‌گر پس وقوع فاجعه است.

خلاصه داستان؛ در پسا آخرالزمانی که هیچ چیز دیگر سالم باقی نمانده است و مردم ان از گوشت یکدیگر تغذیه می کنند و هر کسی که مقداری آب داشته باشد حکم فردی بسیار ثروتمند را دارد، مردی به نام الی(دنزل واشنگتن) حامل کتاب ارزشمندی است و می خواهد آن را از جایی که امده است (و ما نمی‌دانیم کجاست) به غرب ببرد. طرف دیگر داستان یک فرد کثیف و بی رحم است(گری اولدمن) که اداره‌ی یک شهر (بیشتر شبیه یک زباله دان) را بر عهده دارد و او نیز قصد پیدا کردن کتابی را دارد که دست بر قضا همان کتابی است که الی حمل می‌کند. در این بین این دو با یکدیگر برخورد می‌کنند و کشمکش‌هایی بر سر بدست آوردن کتاب بین این دو نفر صورت می‌گیرد.

ادامه نوشته

نقدي بر فیلم "ملک سليمان"

مصطفی سیدآبادی: اگر قبول کنیم که ملک سلیمان جزئی از اولین قدم های سینمای ایران برای ورود به میدانی چنین وسیع است، باید توقع داشته باشیم که اشکالاتی را نیز داشته باشد.اشتباهاتی که اصلاح شدنش می تواند به تولد یک اثر بی نظیر در آینده منجر شود

فیلم سینمایی «ملک سلیمان» به کارگردانی شهریار بحرانی فیلم قابل ارجی است که در این غوغای فیلمهای سخیف کمدی بر پرده سینماها خودنمایی می کند. این فیلم که شاید بتوان آنرا اولین فیلم بیگ پرداکشن ایران دانست با بهره گیری از تکنیک جلوه های ویژه کامپیوتری توانسته است سکانسهای تماشایی را خلق کند."ملک سلیمان" پروژه ای عظیمی است که اولین تلاش دیجیتالی در سینمای ایران آن هم در این حجم محسوب می شود. خلق صحنه های فانتزی موجودات ماورایی و یا به نمایش قرار دادن قدرت هایی که در ید توانای سلیمان نبی است از ویژگی های خاص این اثر است.

ادامه نوشته