نقد فیلم کتاب الی The book Of Eli
نقد فیلم کتاب الی The book Of Eli
برخی می کشند تا آنرا بدست آورند. او می کشد تا از آن حفاظت کند. این شعار تبلیغاتی فیلم کتاب الی است.
امروزه اعتقاد به منجی و آخرالزمان در میان تمام ادیان دیده میشود و ظهور و بروز آن در تولیدات هالیوود نیز شدت گرفته است.در
این سالها ما شاهد آثار فراوانی در این زمینه بوده ایم، فیلمهایی مانند
۲۰۱۲، جاده، Knowing و… که هر کدام با سر و شکلی متفاوت بطر مستقیم یا غیر
مستقیم موضوع آخرالزمان و پایان دنیا را مطرح می کنند. کتاب الی چهارمین فیلم برادران هیوز نیز دارای چنین مضمونی است و داستانی آخرالزمانی یا بهتر بگوییم پساآخرالزمانی را روایت میکند، زیرا که مردم فاجعه را پشت سرگذاشته و فیلم روایتگر پس وقوع فاجعه است.
خلاصه داستان؛ در پسا آخرالزمانی که هیچ چیز دیگر سالم باقی نمانده است و مردم ان از گوشت یکدیگر تغذیه می کنند و هر کسی که مقداری آب داشته باشد حکم فردی بسیار ثروتمند را دارد، مردی به نام الی(دنزل واشنگتن) حامل کتاب ارزشمندی است و می خواهد آن را از جایی که امده است (و ما نمیدانیم کجاست) به غرب ببرد. طرف دیگر داستان یک فرد کثیف و بی رحم است(گری اولدمن) که ادارهی یک شهر (بیشتر شبیه یک زباله دان) را بر عهده دارد و او نیز قصد پیدا کردن کتابی را دارد که دست بر قضا همان کتابی است که الی حمل میکند. در این بین این دو با یکدیگر برخورد میکنند و کشمکشهایی بر سر بدست آوردن کتاب بین این دو نفر صورت میگیرد.
از خلاصه ی بالا این را می توان دریافت که با فضایی تکراری و کلیشه هایی سر و کار داریم که همان طور که در ابتدای متن نیز آمده در این چند سال به دفعات و در تاریخ سینما نیز نمونههایی کم و بیش شبیه آن داریم. اما کتاب الی مانند همتایان دیگرش تنها یک فیلم اکشن پر هیاهوی سطحی نیست که در چند خط خلاصه شود و رابطه تماشاگر پیگیر و متفکر پس از پایان نمایشش با آن تمام شود. زیرا که حاوی پیام های ارزشمندی برای زمانه ی خود است. فیلم برای برون رفت از بحران و وضعیت اسف باری که دنیا را فراگرفته است راهکاری مناسب یعنی فرهنگ را پیشنهاد و به قدرت مذهب نیز اشاره میکند و بر این اصل پای فشاری میکند که اخلاق و فرهنگ است که جوامع مدرن و متمدن را میسازد و البته زمانی میتوان از این اندیشههای متعالی به خوبی بهره برد که توسط یک انسان خوب و شایسته بکار رود و نه کسانی که چنین مسائل ارزشمندی را بازیچه ی زورگویی و دیکتاتوری های خود و آنها را به ابزاری برای رسیدن به افکار پست خود تبدیل کنند و به تعبیری ادبی از فرهنگ و هنر و دین و مذهب و مسائلی این چنین مجسمه ای زیبا و فریبنده با فضولات و کثافات ذهن خود بسازند.این نکاتی است که به سادگی نمیتوان از کنارشان گذشت و در صنعت سرگرمیساز هالیوود کمتر مورد توجه قرار میگیرند و شهامت برادران هیوز در بیان چنین مضامینی ستودنی است.
اما مهم ترین نکته اینست که بر خلاف عادت همیشگی تمام فیلمهای آرماگدونی هالیوودی، اینبار منجی، آمریکایی معرفی نمی شود؛ سیاه چرده بودن، داشتن ریش و حتی شال گردنش (که شبیه چفیه است) و دشداشه ای که انتهای فیلم می پوشد، عرب بودن این شخصیت را تداعی می کند. در این فیلم با پیامرسانی (Messenger) مواجه هستیم که علیرغم داشتن پوست و ظاهری سیاه، خشن و بی رحم ، ضمیری پاک و روشن دارد و این موضوع، هنگامی بیشتر جلوه میکند که در اواخر فیلم متوجه میشویم کتاب او به خط بریل است و «الی» آن را با چشم سر نمیخوانده و سبب از بر بودن آن نیز، الهامات و القائات درونی است
حالات و سکنات قهرمان و منجی «کتاب الی» شباهت بسیاری به اولیاءالله دارد او به هیچ وجه به دنبال نفسانیات و شهوات نیست. عرفان او نیز بر اساس عرفان اسلامی و «اسفار اربعه» است. چنانچه «الی» در ابتدای فیلم، مبارزه با تعدیگران خیابانی و ظلم آنان را جزئی از مأموریت خود نمیداند، اما با گذشت زمان متحول شده و به مقام «الی الخلق» میرسد، یعنی حق الناس را ارجح از حقالله میداند. این موضوع در تغییر کاربری و تعویض نقش «کتاب» از هدف به وسیله نیز کاملاً مشهود است.
توجه کنید به این نکته که چقدر نشانه هایی که استفاده کرده اند شبیه مفاهیم شیعی است؛ او از شرق آمده(احتمالاً)، به طرف غرب می رود، کتاب مقدسی به همراه دارد، کسانی را که قابل اصلاحند هدایت و کسانی قابل اصلاح نیستند را نابود می کند. و هیچ جنگی را به خاطر نفرت خود انجام نمی دهد، بلکه دعا می خواند و رضای خدا را در نظر می گیرد. در اکثر نبردهایش نیز از شمشیر استفاده می کند.
نکته قابل توجه دیگر اینکه تا پایان فیلم مشخص نمی شود که این کتاب مقدس چه نام دارد، یعنی می توان هر کدام از کتابهای مقدسی باشد که باقی مانده است. البته در سکانس پایانی فیلم، نتیجه زحمات «الی» با عنوان انجیل نسخه جیمزشاه (King Jams) به چاپ میرسد. که اتفاقاً انجیل جیمز شاه به نسخه «معیار» مشهور است و معتبرترین اناجیل قلمداد میشود.
در انجیل جیمزشاه ذکر شده که عیسی (ع) برای خدا نماز میخوانده است و همه پیامبران نیز چنین میکردهاند. در این انجیل بشارت به ظهور پیامبر خاتم نیز ثبت شده است. شاید به همین دلیل است که در پایان فیلم، این انجیل در میان کتابهای تورات و قرآن قرار میگیرد، که شاید اشاره ای به سیر نزولی کتب مقدس باشد. در این نما نکته مهمتری وجود دارد و آن وجود یک قرآن جیبی کوچک در بالای کتابهای مقدس است. البته این نکته به معنای تأیید اسلام نیست، چرا که در کل این فیلم «انجیل» مرهم آلام بشر غربی معرفی میشود.
البته ارزش های فیلم تنها در ویژگیهای محتوایی آن خلاصه نمیشود بلکه در زمینه فرم نیز کار فیلمسازان ستودنی است و نسبت به فیلمهای گذشته شان پیشرفت قابل توجهی دارند. فیلم برداری فیلم با آن تونالیتهی قهوه ای رنگ خود بسیار چشم نواز و البته در هماهنگی کامل با فضای داستان است، مثلا در نماهای خارجی که ما قرار است تنها الی را ببینیم سازندگان فیلم بوسیله ی فیلم بردار خود به گونه ای زمین و آسمان را به یکدیگر میدوزند و آنها را در قاب جای میدهند که ما میتوانیم عظمت همراه با تقدس را در الی با آن لباسهای مندرس ببینیم. یکی دیگر از عناصر فنی خوب فیلم، استفاده به جا و موثر از جلوههای ویژه است بعنوان مثال در سکانسی که ما شاهد درگیری بین دو قطب اصلی داستان فیلم هستیم. در این سکانس تمام حرکات دوربین حدود سه دقیقه به طور پیوسته و بدون قطع تصویر انجام میشود که با چرخشهای نامتعارف و گذشتن از در و دیوار صحنۀ چشمگیری را پدید می آورد. این مهم است که این دو برادر خارج از قواعد و کلیشههای روز از این تکنیک استفاده کرده و چنین سکانس مهیجی را خلق کرده اند که خود بیانگر آن است که آنها تنها به بزن بزن های کارتونی نمیاندیشند و برای همین سکانسهای اکشن نیز، طراحی حساب شدهای دارند.
از دیگر نکات حائز اهمیت فیلم استفادهی بجا از هیجان و تعلیق و بصورت کلی بار اکشن آن است. برادران هیوز این را درک کرده اند که تنها یک اکشن صرف و خون و خونریزیهای بیهوده با یک منطق بچه گانه برای تماشاگر امروز کافی نیست. آنها بخوبی توانسته اند توازنی در داستان عمیق خود با جنبههای مخاطب پسند سینمای امروز دنیا برقرار کنند.
فیلم «کتاب الی» دو نکته آموزنده دارد که در فیلم به صورت شفافی بر آن تاکید شده است؛
۱- شرایط کنونی نتیجه جنگی است که عامل وقوعش زورگویی ها و دیکتاتوری هایی
بوده که دین، اخلاق و مذهب را بازیچه ی خود کرده و آنها را ابزاری برای
رسیدن به افکار پست خود تبدیل کرده اند.
۲- در وضع کنونی همه یه دنبال چیزی هستند که قبلا به دور می ریختند(درست مصرف نمی کردند) که مهمترینشان دین است و که به شکل کتاب نشان داده است. و نهایتاً دین و اخلاق گرایی هستند که تنها امید اصلاح دوباره بشریتند.
به امید روزی که ما هم بتوانیم با اتکا به مبانی درست قرآنی و روائی خود به زیبایی و شایستگی فیلم آخرالزمانی بسازیم و از ناجی بر حق خودمان حرف بزنیم .